سرای سیمرغ
کتاب سرای سیمرغ نوشتهٔ مرتضی حق شناس است. انتشارات متخصصان این کتاب را منتشر کرده است.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
بنام یکتای بی همتا.
سلام گفتم سلام که پیش ازتو نه کسی سلامم داده و نه پاسخی شنیده ام
گفت سلام که گرنیک بنگری هرواژه سلام است…
سوالی هرروزه برگرفته ازدرون ادمی که خودرانمی شناسد..که هستم و چه می خواهم ؟
سوالی ای بنیادی که پاسخ به ان ازابتدای خلقت با انسان بوده است وهنوز بی پاسخ است؛
هرچندجوابهای گوناگون به آن به خلق تفکرات وفلسفه های گوناگون زیستی بشرمنجرشده است که هرکدام خودرادراوج تکامل فکری و فلسفی میدانند.
حاصل این دانستن ها چیزی نبوده مگر گرفتن آرامش ذاتی از انسان به بهای بدست اوردن آسایش نسبی که دنیای ماده گرای امروز آن راتبلیغ میکند.
ساختن انسانهایی بی رویا با آرزوهای مشترک مادی که همگی یک هدف رادنبال می کنند تا عمر را به سربرند بی آنکه سر اخر به ارامش دست پیداکنند؛
غافل از اینکه آنچه انسان را ازسایرموجودات جدا می کند ذات الهی اوست و این ذات هرآنچه هست ازجنس ماده نیست پس جهان مادی قادربه آن نیست تا این روح یا ذره الهی را به ارامش برساند.
شاید خود دلیل عدم ارامش هم باشد وقتی در پس تلاش برای بدست اوردن های مادی رویای ارامش این ذات حقیقت جوی انسان نباشد.
انسان هایی که در باورها و تعصبات فکری خود غرق شده اند و تلاشی یرای درک و احترام به باورهای دیگر نمی کنند و خود را در مرتبه بالای بودن میدانند و شاید این اغازی باشد بر پایان صلح.
ویژگی کتاب سرای سیمرغ :
نگاهی متفاوت در قالب یک داستان فانتزی با نگاهی ساده اما متفاوت و عمیق به جهان هستی که هر خواننده ای می تواند به اندازه درک خود از آن بهره گیرد.
نوع نگارش و نگاهی که شاید سال هاست جای خالی آن در ادبیات ایران مشاهده می شود. یک داستان که به ابعاد شخصیتی انسان ها در قالب نمادگرایی می پردازد.
مسیر شکل گرفتن شخصیت پرنده ای در بند که باشناخت درونی خودش با استفاده از جهان اطرافش خود را به اوج پرواز اندیشه اش می رساند.
عروجی معنوی رابرایش رقم می زند و او را به درک آگاهی زیست خودش رهنمون می شود و سر اخر او را به تعامل باجهان هستی و بدست آوردن نگاهی مشترک در حین تفاوتها با هم زیستانش می رساند.
او را به جایی می رساند که ارامشی عمیق را برایش فراهم کرده و او را عاشقی وارسته خواهدکرد که درپایان آنکه حکم می راندعشق است.
عشقی بلندمرتبه که مغایر با عقل نیست بلکه مرتبه تکامل یافته عقل آدمیست.
جهانی که دران زیبابودن، عاقل بودن، سالک و زاهد بودن را در اغوش می کشد. اما سر اخر عشق را بر می گزیند.
کتابی که درحین سادگی یک داستان فلسفی محسوب می شود که بانگاه عرفانی اما با عقل گرایی و پرداختن به ابعاد مختلف جامعه بشری از لحاظ روانشناسی و جامعه شناسی هم حرفی برای گفتن دارد.
با نگاهی دقیق شاید بتوان گفت هر سطر این رمان می تواند ما را به درک جدیدی از زندگی برساند.
می توان داستان رابرای کودکی خلاصه کرد و با پیری عاشق سال ها درباره آن سخن گفت تا نگاه تیز بین شما به درک چه حقایق اشکار و پنهانی دست پیداکند …
سرای سیمرغ فارغ از جنسیت و قومیت و مذهب بدون هیچ پیش داوری که در قالب هر فرهنگ و آیینی می تواند جایگاهی داشته باشد که اگرچه نوع زیست بوم ها متفاوت است اما سر اخر همگی مخلوق خالقی یگانه اند.
این تفاوت های فکری و فرهنگی همه زاییده دست انسانی است که تلاش میکند هرچه بیشتر اسایش یابد و در این راه گویی آرامش را قربانی کرده یا به توهم آرامشی پوشالی دست پیدا می کند.
این رمان شایدخالی ازادب وآداب های مرسوم نویسندگی باشد. همچنین بکر بودن زبان آن شاید نقطه قوت وضعف توامان اثرباشد.
در سیر مسیر داستان جملات کوتاه و بلندی هست که خودبه تنهایی می تواند دارای مفهوم باشدکه بی هیچ ادعایی اما از سر عشق بی نظر؛امابرای نظر بازان به رشته تحریردرامده است.
شاید می شد با دست بردن در اثر به طرحی دیگر دست پیدا کرد.
شعر پایانی بی هیچ اصلاحی به اسرار نویسنده چاپ شد زیراحال وهوای لحظه سرایش و شوق درونی آن را محترم شمرد.
به قول نویسنده اثر : “پرسیدم زیباترین چیزجهان چیست؟
پاسخ داد نگاه زیبا بین که چون نباشد تمام زیبایی جهان به هدر میرود ور نه جهان جز زیبایی نیست یکی نگاه می کند و می گذرد و دیگری درتماشا می آموزد و عروج می کند…”
معرفی کتاب جهت مطالعه بیشتر
لینک ثابت کتاب سرای سیمرغ در کتابخانه ملی ایران
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.