چپ دست ها هم عاشق می شوند
کتاب «چپ دستها هم عاشق میشوند»، داستان شهاب است، یک طلبه جوان با زندگی خانوادگی پر از مشکلات و چالشهای فراوان. او نهتنها با از دست دادن مادرش مواجه است، بلکه پدرش که آدمی پولدوست و بداخلاق است، هیچوقت محبت و حمایت لازم را از او دریافت نمیکند. علاوه بر این، مادر ناتنی شهاب هم خانه را ترک کرده و شرایط سختتر میشود. شهاب در کنار همه این مشکلات باید با مسائلی همچون ناتوانی در سخنرانی، فشارهای روحی و روانی، و ترس از برقراری ارتباط با دیگران دست و پنجه نرم کند.
اما داستان فقط به مشکلات شهاب نمیپردازد، بلکه تلاش او برای غلبه بر این چالشها و پیدا کردن راهحلهایی برای موفقیت را نشان میدهد. در دنیای پر از سختی که شهاب در آن قرار دارد، او میآموزد که برای رسیدن به موفقیت، نباید فقط به علایق و شرایط بیرونی تکیه کرد، بلکه باید به خود باور داشت و بر تواناییها و استعدادهای درونی تمرکز کرد. یکی از مهمترین نکات این داستان، تاکید بر اهمیت استعدادها و توانمندیهای فردی است تا نقصها و مشکلات. شهاب که در زمینه نقاشیهای کمیک استریپ استعداد خاصی دارد، از این استعداد برای رسیدن به موفقیتهای بینالمللی استفاده میکند و در نهایت به این نتیجه میرسد که نیازی به منبر رفتن و تبلیغ سنتی برای دین و ارزشها ندارد. او با استفاده از هنرش میتواند مسائل معرفتی، ارزشی و اسلامی را به جهانیان معرفی کند.
نکته جالب دیگر این است که شهاب در طول داستان متوجه میشود که برای تبلیغ دین و آموزههای اسلامی، نباید فقط به روشهای مرسوم تکیه کرد. او یاد میگیرد که میتواند از هنر، بهویژه از هنر کمیک استریپ، برای انتقال پیامهای دینی و اجتماعی استفاده کند. این نکته برای طلاب و افرادی که در عرصه تبلیغ دین مشغولند، میتواند الهامبخش باشد، چرا که نشان میدهد همیشه راههای جدیدی برای ترویج مفاهیم مذهبی و انسانی وجود دارد.
شهاب به خوبی در مییابد که پیروی از سنتهای قدیمی ممکن است جواب ندهد و باید بهجای تکیه بر روشهای قدیمی، از خلاقیت و توانمندیهای خود استفاده کند. این تحول در نگرش، به او کمک میکند تا نه تنها در عرصه هنر، بلکه در زندگیاش نیز به موفقیتهای جدیدی دست یابد. در نهایت، شهاب نشان میدهد که حتی در شرایط سخت و دشوار، اگر فرد با پشتکار و اراده به مسیر خود ادامه دهد، میتواند به هدفهای بزرگ دست پیدا کند. این کتاب بهطور کلی یک پیام مثبت و انگیزشی برای جوانان و کسانی است که در مسیر موفقیت با مشکلات و موانع زیادی روبهرو هستند.
به طور خلاصه، «چپ دستها هم عاشق میشوند» داستانی است پر از درسهای زندگی، که در آن شهاب با تمام مشکلاتش دست و پنجه نرم میکند و در نهایت به این نتیجه میرسد که میتواند با استفاده از استعدادهای خود، مسیری متفاوت برای تبلیغ دین و رسیدن به موفقیت پیدا کند. این کتاب بهویژه برای کسانی که به دنبال انگیزه و روشهای جدید برای مواجهه با مشکلات زندگی هستند، مفید خواهد بود.
قاچ کتاب:
هر گوری می رفتم، برایم بهتر از اینجا بود.
بیست سال تحمل این خانه برایم بس بود. تصمیم گرفتم که برای همیشه آنجا را ترک کنم. یک مشت خرت و پرت و لباس و شانه و اینجور چیزها را توی کیف لپ تاپم ریختم. مقداری از شهریه ام که مانده بود را هم گذاشتم توی جیبم.
به لیلا فکر می کردم و اینکه الان دیگر همان خانواده درب و داغونم را هم می خواهم رها کنم و تنها بروم سراغش.