بابای بچه ها
قرآن کریم،پیامبر را به عنوان الگویی همیشگی بشریت معرفی کرده است.در فرآیند تربیت ، ارائه یک الگوی جامع اهمیت ویژه ای دارد. برای آن که کودکان ما راه و روش پیامبر را الگوی زندگی خویش سازند.درآغاز باید به آن بزرگوار دلبستگی و علاقه پیدا کنند. کتاب بابای بچه ها با هدف تعمیق محبت کودکان مسلمان به پیامبر اکرم (ص)تهیه شده اس
حضرت محمّدص کودکان را خیلی دوست داشت.پیامبر به بچّه ها سلام میداد. با آنها بازی می کرد.آن ها را میبوسید و به آن ها احترام میگذاشت. ازبقیه ی مسلمانان هم همیشه میخواست که با بچّه هامهربان باشند و آنان را دوست بدارند. پیامبر برای بچّه ها، مثل یک پدر مهربان بود.در کتاب بابای بچّه ها چهارده حکایت از مهربانی های پیامبر با کودکان را خواهید خواند.
بخشی از کتاب را با هم می خوانیم:حسین (ع )بازى با بابا بزرگ را خیلى دوست داشت.وقتى پیامبر به خانه ى آنها مى آمد، حسین و برادرش حسن روى کمر پیامبر مى نشستند و تا مى توانستند،با پدربزر گشان بازى مى کردند. پیامبر هم خیلى
خوب به آنها سوارى مى داد. نوه هاى عزیز پیامبر وقتى بر کمر بابا بزرگ مى نشستند، خیال مى کردند در حال سوارکارى هستند. براى همین بلند بلند فریادمى زدند: «برو، برو » پیامبر هم آن ها را از این طرف اتاق
به آن طرف مى برد و مى گفت: «شما دو تا چه شتر خوبى دارید و خودتان هم چه سوارکارهاى خوبى هستید. »بچّه ها آن قدر از بازی با بابابزرگ لذّت می بردند که حتّی موقع نماز هم سوار پیامبر می شدند. یک روز که
پیامبر نماز م ىخواند، حسین نیز آمد کنار پیامبر تا باز هم با بابابزرگ خود بازى کند. رسول خدا (ص) امام جماعت بود و عدّ هى زیادى پشت سرش نماز مى خواندند. همین که پیامبر به سجده رفت، حسین بهپیامبر نزدی کتر شد و بر پشت حضرت محمّد(ص) نشست. مثل وقتى که با او در خانه بازى مى کرد، فریاد زد: «برو، برو » پیامبر (ص) اصلًا ناراحت نشد. حسین یک بچّه بود و بازى مى کرد.حضرت محمّد(ص) بچّه ها را خیلی خوب مى شناخت و آن ها را خیلى دوست داشت. مى دانست که
بچّه ها در وقت بازى، به دنبال آزار و اذّیت کسى نیستند.
9789642025435