شیرین تر از شکر (فصل پاییز)
کتاب شیرین تر از شکر فصل پاییز با 76 داستان جذاب از سری چهار جلدی کتاب های 365 داستان کهن ایرانی است که با داستان های کوتاه و آموزنده توسط نشر جمال به چاپ رسیده است
برای آشنایی بیشتر با کتاب ، بخش هایی از کتاب را برای شما عزیزان در قسمت زیر آوردیم:
زیرا حکما گفته اند.
پادشاهی از سفر به شهر خودش بر میگشت مردم به پیشوازش آمده در و دیوار شهر را تزیین کرده بودند و هر کس هر چه داشت برای تزیین به کار برده بود. زندانیان – که چیزی جز زنجیر دست و پایشان برای تزیین نداشتند با همانها زندان را تزیین کردند و به انتظار ورود پادشاه نشستند.
پادشاه وارد شهر شد همه جا را چراغان دید بی اعتنا به هیاهوی مردم از کوچه ها گذشت تا به زندان رسید از اسب پیاده شد و زندانیان را صدا زد و در کنار خودش نشاند و سکه های فراوانی به آنها داد. یکی از هم نشینان پادشاه از این کار تعجب کرد و از او پرسید ای پادشاه بزرگ چرا در ازای این همه شادی مردم و آرایشی که به شهر داده بودند، پاداشی ندادی و به آنها اعتنایی نکردی؛ اما این زندانیان پست را پاداش دادی؟
پادشاه در جواب هم نشین :گفت ریاکاران خودشان را با ظاهر درست میکنند و حکیمان گفته اند هر چه رنگ و ریای کمتری داشته باشد به حقیقت نزدیک تر است. آنها که با زر و گوهر شهر را آراستند، به خاطر سود خود این کار را کرده و در فکر فریب من بودند تا خودشان را در چشم من عزیز کنند و به من نزدیک شوند؛ اما زندانیان هر چه داشتند با صفا و پاکی به کار بردند و بدون چشم داشت ساده و بی ریا به پیشواز من آمدند.
فرمان خدا ، تغییر کرد
مرد فقیر پرهیزگاری در قوم بنی اسرائیل زندگی میکرد. روزی فرشته ای پیش او آمد و گفت: «خداوند نعمتی را برای تو و همسرت قرار داده است؛ آن را در جوانی میخواهید یا پیری؟
مرد گفت: «اجازه بده با همسرم مشورت کنم بعد پاسخ میدهم.
مرد بعد از مشورت با همسرش به این نتیجه رسید که چون جوانی فصل شادی و شادابی است نعمت را در جوانی بگیرد لذا به فرشته گفت: «از خداوند بخواه که نعمتش را در جوانی به ما بدهد.»
خداوند در نعمت را برایشان باز کرد آن دو نیز شروع به اتفاق و دستگیری از فقیران و یتیمان کردند تا زمان پیریشان فرا رسید.
فرشته نزد آنها آمد و گفت: زمان پیری تان رسیده و نعمت از شما برداشته میشود. مرد نزد همسرش رفت و پیغام فرشته را به او رساند. زن گفت: «خداوند چنین معامله ای با ما نمیکند چون در برابر نعمتی که به ما داد شکرگزار بودیم و آن گونه که در توان داشتیم در راه او انفاق کردیم. وقتی آن دو این پیغام را به فرشته دادند او گفت: راست میگویید. چون شکرگزار بودید خداوند نیز این نعمت و فراوانی را برای شما تا آخر عمرتان قرار میدهد.