طعم شیرین خدا 3 (با تیغ مهربانی ات آخرش می کشی مرا)
…….«عوّاد» به کسی میگن که زیاد بر میگرده. حالا ببینید امام گفتن به خدا چی بگو
فأنتَ العَوَادُ بالفَضلِ وَ أَنَا العَوَادُ بالمعاصي.
تو پشت سر هم با فضلت به سوی من برمیگردی و من دائم با معصیت به سوی تو می آیم.
می دونم خیلیا این اندازه از مهربونی خدا رو باور نمیکنن. می دونم خیلیا میگن اینا برا دعا و مناجاته و نمیشه ازش قاعده بیرون کشید میدونم خودشون رو به در و دیوار میزنن تا خدا رو همون طوری معرفی کنن که تا حالا معرفی میکردن . میدونم ذهنشون گنجایش این همه مهربونی رو نداره و فکرای خشک و تعصب ریشه کرده شون نمیذاره این حرفا رو بفهمن. اما این رو هم میدونم که خدایی که ماها توی فطرتمون می شناسیم، همین خداست.
اینم پایان دعایی که امام او به اون مرد یاد دادن:
پس ای کریم ترین کسی که می شود نزد او به گناه اقرار کرد و عزیزترین کسی که می شود با ذلّت در برابرش خضوع کردا
به خاطر کرمی که از تو سراغ دارم به گناهم اقرار کردم و به خاطر عزّتی که از تو می شناسم، با ذلّت در برابرت خضوع نمودم.
با این کرمی که داری و یا این اقراری که من به گناهم داشتم و با اعترافی که به عزت تو کردم و با خضوع ذلیلانه ای که نشانت دادم تو میخواهی با من چه کنی؟ تو با من آن گونه عمل کن که خودت اهلش هستی نه آن گونه که من شایسته آن هستم
این فضل و کرمی رو که امیر المؤمنین تو این دعا میگن، ما به مردم شناسوندیم؟ واقعاً خدایی که ما به مردم معرفی کردیم، کریمه؟
کجان اونایی که هی میخوان خدا رو به خدای عادلی نشون بدن که انگار قواعدش مثل قواعد ماها خشک و بی روحه و توی دم و دستگاهش هیچ خبری از فضل و کرم نیست؟
افعل بي ما أنت أهله ولا تفعل بي ما أنا أهله، یعنی: تو اهل کرمی پس با من کریمانه برخورد کن. من مستحق آتشم ولی تو من رو عذاب نکن
جالبه بعضی از همینایی که دوست دارن خدای اخمو رو به مردم معرفی کنن توی قنوت یا سجده آخرشون همین دعا رو می خونن اما نمی فهمن چی دارن به خدا میگن مثل خیلی از دعاهایی که میخونیم اما معناش رو نمی فهمیم…..