عروسي مهر و ماه (ماجراي ازدواج امير مومنان و فاطمه زهرا (س))
(تصويرگر:محمود كريمي)
این کتاب ازدواج امیرمؤمنان علیه السلام با حضرت فاطمه سلام الله علیها را با قلمی روان نگاشته و بر نکات تربیتی این واقعه مهم تاریخی تأکید نموده است. در قسمت زیر برش کوچکی از کتاب را می خوانیم:
در یکی از خواستگاری ها ، ابوبکر خدمت پیامبر «ص» رسید و در برابر آن حضرت نشست و سپس به ستایش از خود پرداخت . پیامبر «ص» از این خودستایی دانست که ابوبکر برای بیان درخواستی آمده است؛ از این رو فرمود: حال چه خواسته ای داری؟
– می خواهم فاطمه را به همسری من درآوری.
رسول خدا «ص» به نشانه ناخشنودی و رد این خواستگاری از ابوبکر روی گرداند. ابوبکر از برخورد معنادار پیامبر سخت غمگین شد و بی درنگ از خانه آن حضرت بیرون آمد و برای بیان ماجرای خواستگاری خود نزد یار دیرین و دوست صمیمی اش عمر رفت و گفت: خود را هلاک ساختم
عمر با تعجب پرسید: چرا؟
_ زیرا فاطمه را از رسول خدا خواستگاری کردم و آن حضرت از من روی گرداند. پس از سخن ابوبکر عمر نیز به این فکر افتاد که او هم به خواستگاری تو بیاید شاید رسول خدا او را به همسری تو و دامادی خود بپذیرد سپس آنچه از خاطرش گذشت با ابوبکر در میان گذاشت و گفت تو همین جا بمان تا نزد رسول خدا «ص» روم و آنچه را که تو از او خواسته بودی من نیز برای خود درخواست کنم. عمر به سوی خانه رسول خدا «ص» به راه افتاد و اندکی بعد با چهره ای گرفته و غمگین نزد ابوبکر بازگشت .اگر او سخنی هم نمی گفت ابوبکر همه چیز را از نا امیدی و یأسی که در سیمای عمر موج می زد میفهمید .عمر خیلی کوتاه، ماجرای خواستگاری خود را بازگو کرد و با لحنی مالامال از غم و اندوه گفت: پیامبر درباره فاطمه منتظر فرمان خدا است…
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.