فاطمه ليله القدر/نشر منير

این کتاب در قالب شش فصل و با حجمی مختصر، ابعاد مختلفی از معرفت حضرت صدیقه طاهره سلام‌اﷲ‌علیها را با کاوش درباره‌ی معانی مختلف اسم آن بزرگوار، بررسی کرده است.

در فصل اول درباره‌ی این بحث شده که آن حضرت تأویل سوره‌ی قدر هستند و کسی که ایشان را به‌درستی بشناسد به ادراک لیله‌ی قدر نائل شده است. سپس درباره‌ی مرتبه‌بردار بودن معرفت آن حضرت و طهارت روح به‌عنوان شرط لازم دستیابی به این معرفت سخن رفته است.

در فصل دوم به اسامی نه‌گانه حضرت زهرا اشاره شده و درباره‌ی معنای لغوی اسم «فاطمه» بحث شده که به جهت متعلق‌های مختلف آن، وجه تسمیه‌های متفاوت و متعددی پیدا کرده است؛ اولین وجه در همین فصل بحث شده که عبارت است از دسترسی نداشتن اکثر افراد به حق معرفت ایشان.

دومین وجه در فصل سوم مطرح شده که عبارت است از بازداشته شدن آن حضرت و محبانشان از آتش دوزخ. به همین مناسبت درباره‌ی فرایند شفاعت حضرت از محبانشان در قیامت، به روایت امام باقر علیه‌السلام استناد شده است که در ضمن، بیانگر آشکار شدن قدر و منزلت آن حضرت در مواقف معاد است.

در فصل چهارم وجه سوم تفسیر نام مبارک آن حضرت مطرح شده که عبارت است از بازداشته شدن دشمنان ایشان از محبت و دوستی‌شان. این مسئله آنجا روشن‌تر می‌شود که بدانیم محبت آن حضرت رزق‌وروزی معنوی است که خداوند در اختیار بندگان منتخب خود می‌گذارد. به دنبال این نکته بحث پیرامون رابطه‌ی معرفت زهرای مرضیه سلام‌اﷲ‌علیها و محبت و مودت ایشان پیگیری شده است.

به‌عنوان تفسیر چهارم، درباره‌ی بازداشته شدن آن بزرگوار از شرور و عصمت ایشان بحث شده و در این باره سخن رفته است که ایشان در مقامات الهی همتای امیرمؤمنان علیه‌السّلام به‌حساب می‌آیند. سپس درباره مهریه‌ی این همسر یگانه‌ی امیرالمؤمنین علیه‌السّلام بحث شده که عظمت مقام الهی ایشان را آشکارتر می‌کند. این مهریه در برخی روایات کره‌ی زمین، در برخی روایات درخت طوبی و در برخی روایات، ربع دنیا و بهشت و دوزخ معرفی شده است.

تفسیر پنجم نام مبارک فاطمه این است که خداوند به‌واسطه‌ی قراردادن حجت‌های خویش در نسل آن حضرت، طمع دشمنان را در امر خلافت و وصایت از بین می‌برد و همین البته راز کینه‌توزی اشقیا با ایشان و پدر و شوهر گرامی‌شان دانسته شده است؛ درحالی‌که آن حضرت پاره تن و قلب و روح نبی صلی‌اﷲ‌علیه‌و‌آله بوده‌اند و آزارشان، آزار دادن خداوند بوده است. این بحث با ذکر مصیبتی از آن حضرت و جنایات منافقان در حق ایشان پایان پذیرفته است.