اثری است از اَبی هنلن به ترجمه شبنم حیدری پور و چاپ انتشارات پرتقال. داستانی خواندنی و پر جنب و جوش از دری، دختری که همه او را وروجک صدا می کنند. وروجک، علاوه بر دنیای واقعی که همه ما در آن زندگی می کنیم در یک دنیایی خیالی که فقط برای خودش است هم زندگی می کند. او در آنجا یک دشمن، یک نگهبان، هیولا و چیزهای دیگری دارد. امروز، روز خیلی خوبی برای دری نبوده چون اولش مجبور می شود کاپشن زشت پفکی را بپوشد و بعدش سروکله دشمنش پیدا می شود؛ تازه امروز یک اتفاق جدید هم می افتد، برای اولین بار دندان او لق می شود.
خانم گابل گراکر داد می زند: «سر و وضع جدیدم چه طور است؟»
بهش می گویم: «به نظرم شبیه خنگ ها شده ای.»
«ببخشیدها! این چه طرز حرف زدن با فرشته ی دندان است؟»
بعد ادامه می دهد: «به هر حال، بالم واقعا کار نمی کند. از این الکی هاست.»
بهش می گویم: «نمی شود که فقط لباس بپوشی و بگویی فرشته ی دندانی. این جوری نیست که. توی کل دنیا فقط یک فرشته ی دندان هست.»
می پرسد: «فقط یکی؟»
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.