کتاب «گنجشکک و حوض آرزوها» ماجرای یک گنجشک کوچک و ضعیف است که دوستانش او را به خاطر جثه کوچک و ناتوان بودن در پروازهای طولانی مسخره می کنند. این گنجشک کوچک به دنبال حوض آروزهایی که دوستش گنجشک اشی مشی به او گفته می گردد و سفرش را شروع می کند.
در طول سفر خطرها و ماجراهای زیادی برای به وجود می آید تا به مسجد گنبد های فیروزه ای می رسد، در آن جا متوجه می شود که حوض آرزوها وجود ندارد و این جا محل رفت و آمد مرد مهربان است، مردی که اگر از او چیزی بخواهد او می تواند کمکش کند، گنجشکک درباره مرد مهربان پرس و جو می کند تا اورا بهتر بشناسد و منتظر می ماند تا مرد مهربان را ببیند، او نزد خانواده و دوستانش بر می گردد، گنجشکک تبدیل به یک گنجشک شجاع شده است که به دوستانش کمک می کند و برای آن ها درباره مسجد گنبد فیروزه ای و مرد مهربان صحبت می کند.